ساحت روششناختی
1.پستمدرنیسم در بررسی دعاوی معرفتی علاقهمند به بررسی صدق و کذب آنها نیست بلکه علاقهمند به بررسی آن است که این ادعاها چگونه ساخته شده یا چه شده که ادعای صدق یک دعوی، اهمیت پیدا کرده است.
2. پستمدرنیسم به روش به مثابه راهی که منتهی به حقیقت میشود نقد دارد و آن را دارای پایانههای ایدئولوژیک میدانند و آنها را فراروایتهایی در باب حقیقت تلقی میکنند که خود به هیچ روی قابل اثبات منطقی نیستند.
3. پستمدرنها به جای ذهن، بر متن و به جای هویت به تمایز تأکید دارند.
4. پستمدرنیسم دارای کمترین احکام درجۀ اول (مانند احکام ارزشی و اخلاقی) در عرصۀ علوم انسانی است. پستمدرنیسم به ندرست سرمشق و الگو تعیین میکند. اصل مهم آن است که متناسب با تنوع و تکثر گروهها، ارزشهای بیشماری بتوانند ظاهر شوند.
5. پستمدرنیسم مخالف هر نوع تبیین کلیتبخش و تعمیم کلی است و این نوع تعمیمها را فراروایت مینامد.
6. از منظر پستمدرنیسم، نظریه همانقدر که ابزار تحلیل است، موضوع تحلیل نیز هست. مسئله این است که رهیافتهای پژوهشی و تحلیلی چگونه برخی از انواع فهمها از پدیدههای اجتماعی را در جایگاه ممتازی قرار میدهند و برخی فهمهای دیگر را به حاشیه میرانند. روش تحلیل پست مدرن آن است که بجای اینکه پرسش چه میتوانم بدانم» بررسی کند، این پرسش که پرسشهای من چگونه شکل گرفتهاند» یا چه شده که چنین پرسشهایی موضوعیت یافته است» را بررسی میکند.
بررسی ,تحلیل ,احکام ,علوم ,جای ,دارای ,است که ,آن است ,شده که ,علاقهمند به ,علوم انسانی
درباره این سایت